اهمیت فضاهای سفید در طراحی وب
معمولاً به هنگام ساخت صفحات وب تمرکزمان را کاملاً به المانهای مختلف صفحه، مثلاً تصاویر، رنگها، فونتها و … منعطف میکنیم؛ اما آن بخش از طراحی که بیشترین تأثیر را بر روی کاربر میگذارد، بخش نامرئی صفحه است: فضای سفید یا نگاتیو بین المانها. متأسفانه اکثر طراحان وب (حتی مشتریان پروژهها) تصور میکنند فضاهای سفید خالی هستند و باید به نحوی با محتویات مختلف پر شوند تا کاربر به خواندن مطالب، کلیک بر روی لینکها و خرید محصولات ترغیب شود.
اما فضاهای سفید نقش بسیار مهمتری دارند و میتوانند آهنگ طراحی سایت را تعیین کنند و به شکل قابلتوجهی بر روی میزان کارایی صفحات تأثیر بگذارند. باید توجه داشته باشیم که مهمترین معیار برای حفظ توجه کاربران، این است که لی اوت سایت را تا حد ممکن ساده نگهداریم و دور المانهای پیچیده را خط بکشیم. تعداد بیشازحد المانها، شکلها، تصاویر، رنگها و … صفحه را در نظر کاربران غیرحرفهای و مخلوطی از تبلیغات به همراه اندکی محتوا جلوه میدهد و باعث میشود احساس ناراحتی کنند و فرار بلافاصله از سایت خارج بشوند.
یکی از بهترین روشها برای بهتر کردن تجربه کاربران، این است که درباره فضاهای سفید و کاربردشان اطلاعات بیشتری به دست بیاوریم و با ساده کردن طراحی سایتمان، فضای دلنشینی برای کاربران فراهم کنیم. با استفاده از فضاهای سفید میتوانیم محتوا را خواناتر کنیم و عملکرد سایتمان را بهبود بدهیم. درواقع در عرصه طراحی وب، طرحهای مختصر و مفید و ساده همیشه جواب دادهاند.
فضاهای سفید را بهصورت های مختلفی تعریف کردهاند، اما یکی از بهترین تعریفها متعلق به مارک بولتون است: “فضای سفید حجمی از فضاهای خالی است.” فضای سفید یا همان فضای نگاتیو، بخشی از صفحه است که بدون هیچ المانی به حال خودش رهاشده و خالی است؛ فضای میان ستونها، تصاویر، متنها، حاشیهها، اشکال گرافیکی و سایر المانها. فضائی که دستنخورده باقیمانده تا صفحه باشکوهتر به نظر برسد؛ فضای خالی که باعث میشود طراحی سایت زیباتر شود و درعینحال به طراح گوشزد میکند لازم نیست لی اوت را با انبوهی از متن و شکل پر کند تا بتواند پیغامش را مستقیماً به مخاطب منتقل کند.
البته کلمه فضای سفید به این معنی نیست که حجم خالی حتماً باید بارنگ سفید پرشده باشد، چنین فضائی میتواند هر رنگی داشته باشد، کافی است خالی از المانهایی مثل متن یا شکل باشد تا بتواند توجه کاربران را به سمت المانهای دیگر هدایت کند و عناصر مختلف صفحه را بهخوبی سازماندهی کند. یک مثال بسیار موفق که تمام کاربران هم با آن آشنا هستند، گوگل است. صفحه نخست گوگل پر از خالی است، درنتیجه کاربران میتوانند بر روی اصل موضوع تمرکز کنند: جستجو!
برای شروع کار بهتر است تکتک المانهای صفحه را بررسی کنیم؛ حاشیهها، هدر و فوترها، منوهای مختلف، تصاویر و توضیحات آنها، آیتمهای موجود در لیستها، هریک از کلمات و حروفشان؛ بهاینترتیب میتوانیم از فضاهای سفید به شکل مفیدتری استفاده کنیم و نتایج بهتری بگیریم.
تمام این المانها را در نظر بگیرید و بینشان فضای بیشتری قرار بدهید؛ باید صفحه را تا حد ممکن قابلهضم نگهداریم تا کاربران تجربه بهتری داشته باشند. منظور از تجربه بهتر، جا برای نفس کشیدن است؛ اینکه چشم کاربر اذیت نشود؛ درصورتیکه متنمان را با اندازه قلم ۱۱ بنویسیم و پائین صفحه تعبیهاش کنیم، مطمئناً کاربر تجربه دلپذیری نخواهد داشت.
چطور از فضاهای خالی استفاده کنیم؟
این مثال را که در آن مارک بوتن در ایمیل مستقیمش از فضای سفید بیشتری استفاده کرده در نظر بگیرید؛ همانطور که میبینید نتیجه کار واقعاً باشکوه و دلنشین شده است.
ثال دیگرمان از وبسایت Made By Sofa است که در آن طراحی ساده و قابلفهم سایت، بهخوبی توجه کاربران را به خود جلب میکند؛ لی اوت سایت نشان میدهد میتوانیم با تعبیه المانها در محلهای منطقی و استفاده صحیح از فضای سفید بین هرکدام، بهراحتی به نتیجه دلخواهمان برسیم.
در ادامه تعدادی از وبسایتهای موفق را که بهخوبی از این فاکتور استفاده کردهاند و در لی اوت سایتشان بین متنها، تصاویر، حاشیهها، منوها و … فضای خالی گنجاندهاند بررسی میکنیم:
هدف طراح سایت
نکته اساسی در طراحی وب این است که باید همیشه سعی کنیم بهترین محصول ممکن را به مشتریمان ارائه کنیم؛ درنتیجه لازم است با استفاده بهینه از فضاهای سفید، بهترین تجربه را برای کاربران سایت مشتریمان فراهم کنیم تا ترغیب شوند و مجدداً به سایت برگردند. درصورتیکه پروژه مشتری فروشگاه اینترنتی است، باید سایت را طوری طراحی کنیم که کاربران داخل آن راحت جابجا شوند و محصولات بیشتری بخرند. اگر پروژه یک سایت خبری یا وبلاگ است، باید کاری کنیم که کاربر از خواندن مطالب لذت ببرد و هرچه بیشتر در مقالات غوطهور شود.
مهم نیست محتوای وبسایت حول چه محوری تهیهشده است، درهرصورت باید به کمک فضاهای سفید، جابهجائی درون صفحات را روانتر کنیم تا کاربران تجربه دلنشینتری داشته باشند. باید سایت را تا حد ممکن ساده طراحی کنیم، حتی اگر ساده بودن واقعاً سخت باشد؛ یادتان باشد باید بین کلمات و هدرها فاصله مناسب بگذاریم؛ لازم نیست از تمام فضائی که در اختیارداریم استفاده کنیم؛ گاهی بهتر است تنها دو تا سه ستون مفید با لی اوت منطقی داشته باشیم و فقط همان چیزی را به کاربر نمایش بدهیم که واقعاً لازم دارد.